پلان یک:
پیشانی اش پینه بسته بود … معلوم نیست از سجده های طولانی بود یا …
همه او را حاج آقا خطاب می کردند … لحظه ی اذان ظهر … برای اینکه از صف اول نماز جماعت جا نماند رو کرد به منو گفت: الان وقت نمازه و نماز اول وقتم دیر می شود، بعد نماز بیا … چک هایی که بابت سود پول هایی که داده بود و دستش داده بودم را در گاو صندق گذاشت که خدایی نکرده شیطان گولم نزند و خدمتشان نرسم و سود پول ربایی که با من بسته بودند کم شود … نماز اول وقتشان قبول انشالله!! …
چه قدر خوب می شد که نسبت به گناهان حیا می کردیم …
پلان دو:
همین که کلید را می اندازد و وارد خانه می شود، تن و بدن خانم و اهالی خانه به لرزش در می آید … دوباره اومد … استرش و اضطرابشان شروع می شود … از بد اخلاقی ها و بد دهنی هایش خسته شده اند
آدم انقدر بد اخلاق … آخه نماز جماعت، هیئت رفتنی که اخلاق آدمو درست نکنه چه حسنی داره …
بابا به همه مقدسات قسم خدا فقط از ما نماز و روزه و عبادت و پینه بستن پیشانی نمی خواهد … رکن اساسی اسلام اخلاق است اخلاق … إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق (محجة البیضاء، جلد ۳، ص ۱۷۴) … فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ … : پس به [بركتِ] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پیرامون تو پراكنده مىشدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه … (۱۵۹، آل عمران)
چگونه است که دم از اسلام و دوستی با آل الله علیهم السلام می زنیم … دم از عشق به رسول خدا صلی الله و علیه وآله می زنیم اما اخلاق نداریم … چنانچه پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله می فرمایند: محبوب ترین شما در نزد خدا، خوش اخلاق ترین شماست.(مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۰)
پلان سه:
وقتی وارد بازاری می شویم و دنبال کالای خاصی هستیم همانطور که ما جنس مورد نظر خود را جستجو می کنیم و چشمانمان به دنبال آن می چرخد و فروشنده ها هم چشمانشان به دنبال مشتری گوشه و کنار را دید می زند، در این میان عده ای هم در حال گفتگو با مشتریان هستند … اگر به مکالمات فروشنده ها و مشتریان دقت کنیم می بینیم که هر فروشنده ای با ادبیات خاص خود مشغول قسم خوردن های مکرر ، قسم هایی که اکثرشان دروغ است … دروغ و دروغ … وقتی هم اعتراض می کنی که از این همه دروغ کاسبی خسته نشده اید؟
اول که دروغ هایشان را انکار می کنند ولی در ادامه می گویند: مگه میشه بدون دروغ کاسبی کرد؟ دروغ نگم چه جوری پول در بیارم؟!!
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله است که می فرمایند: سه نفر (سه گروه از مردم) در روز قیامت از توجه و لطف و عنایت حضرت حق تعالی بی بهره اند: یکی از آنها کسی است که خدا را وسیله کاسبی خویش قرار داده است، چیزی را نمی خرد مگر با سوگند، و چیزی را نمی فروشد مگر با سوگند.» (آثار الصادقین، جلد ۴، ص ۱۷۰)
پناه می بریم از دروغ گفتن در کار و کاسبی، معاملات و مبادلات اجتماعی … از سوگند های دروغ …
اگر به دروغ قسم بخوریم مرتکب گناه کبیره شده ایم، گناهی که شهرها را به ویرانه مبدّل می سازد. (محجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء جلد ۳، ص ۱۷۳؛ احیاء العلوم، جلد۳، ص ۱۶۱)
پلان آخر:
برای یک کار اداری وارد سازمانی شدم … بماند که برای یک کار کوچک که می توانست یک روزه که چه عرض کنم، چند ساعتی تمام شود، این بار چندم است که پا به اینجا می گذارم …
یه روز یه مسئول رفته مرخصی بدون اطلاع … یکی الان حوصله نداره و به بهانه های مختلف کار را به تعویق می اندازه … اون یکی از یه ساعت قبل از ساعت مقرّر به بهانه ناهار و نماز در را بسته …
خلاصه سرتان را درد نیاورم بالأخره با هزار تا سلام و صلوات و خواهش مسئول مرتبط با منّت و حرف کار ما را انجام داد …
با خودم گفتم ما داریم به کجا می رویم … چرا اخلاقیات برایمان کم اهمیت شده اند، چرا باورهای دینی در نزد ما رنگ باخته اند … مگر نه این است که خدمت کردن به مردم در آموزه های ما سفارش شده است و خود اهل بیت علیهم السلام نیز توفیق این عمل را از خداوند خواستار بودند …
چنانچه رسول خدا صلی الله و علیه وآله می فرمایند: بعد از دین (ایمان به خداوند) ، بشر دوستی و نیکی به مردم اعم از رستگار و گناهکار ، سرآمد تمام کارهای عاقلانه است. (بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۳۷)
در فرمایشی از امام حسین (علیه السلام) است که فرموده اند: هرکس اندوهی را از دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصه های دنیا و آخرت او را از میان بردارد .
امام سجاد (علیه السلام) در دعاى خود می فرمایند: خدایا بر محمد و آلش درود فرست و… به دست من كارهاى خیر را براى مردم جارى كن. (صحیفه سجادیه، دعاى بیستم)
در جاى دیگر می فرمایند: خدایا بر من لباس تقوا بپوشان تا بتوانم در راه فضل و كمال، از دیگران پیش بیفتم و زیادى مالم را به مستمندان ایثار كنم.(صحیفه سجادیه)
سخن آخر:
یادمان باشد برخی صفات کریمه از عبادات مستحبی موثرتر و نجات بخش ترند هرچند این طور به نظر نیاید.
یادمان باشد اسلام دینی است که با آمدن انبیاء اثبات کرده است طرفدار تعاملات اجتماعی است نه صرف عبادت های فردی …
اغلب مردم کسی را که کمتر صحبت می کند و یا کمتر می خندد و سرش در گریبان خود است و… مثلا دائماً روزه است و عبادات فردی اش و احوال فردی خودش را مهم تر می داند، متدین تر و او را به نجات نزدیک تر می دانند.
در حالی که انبیاء عمده وقتشان را در اجتماع و سر و کله زدن با مردم؛ آن هم بیشتر “مردم هدایت نشده” می گذراندند و “سخن گفتن” را از “سکوت” لازم تر و ارجح می دانستند و اساساً انبیاء عظام از جانب خدای متعال، مکلّف به “سخن گفتن” و ارتباط و تعامل بودند، نه سکوت و انزوا! ا
این فرمایش نورانی امام زین العابدین؛ علی بن الحسین علیه السلام است:
هركس داراى چهار خصلت باشد، ایمانش كامل، گناهانش بخشوده خواهد بود، و خداوند را در حالی که از او راضی و خشنود است ملاقات خوهد کرد:
۱. تقواى الهى به طورى كه بتواند بدون توقّع و چشم داشتى، نسبت به مردم خدمت نماید.
۲. راست گویى و صداقت نسبت به مردم در تمام موارد زندگى.
۳. رعایت حیا نسبت به تمام زشتى هاى شرعى و عرفى.
۴. خوش اخلاقى و خوش برخوردى با اهل و عیال خود. (اصول کافی، ج ۲، ص ۱۰۷)